AbiDic.com
  • دیکشنری

به آب زدن


english

1 general:: take to water

transnet.ir

2 sports:: Wading

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بنیادکار (باشگاه فوتبال)
بنیادی
بنیان
بنیان گذار
بنیان گذاری
بنیانگذار
بنیانگذار جمهوری اسلامی
بنیانگزار
بنیانی
بنیچه
بنین
بنیه
به
به مزایده فروختن
به نمایندگی ـ به نمایندگی کسی ـ به نمایندگی از طرف
به آب زدن
به آتش کشیدن
به آنجا
به آنطرف
به ابتکار
به اتفاق آراء
به اتهام
به اتهام جاسوسی
به اثبات رسیده
به اجرا در آمدن
به اجرا گذاردن
به اجرا گذاشتن
به اجرا گذاشتن رهن
به اجرا گذاشته شدن
به اجرا نهادن

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط